loading...
A E M - IAUKhSh
دانشجویان مددکاری اجتماعی خمینی شهر بازدید : 48 پنجشنبه 20 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

داشتم رد می شدم گفتم این شب امتحانی یه مطلب بنویسم ، دندان شکن ، برای بعضی ها ( وقتی بخونین می فهمین منظورم از بعضی ها چیه)Wink
اصل مطلب...

- یه روز گرم ، 1 هفته قبل از امتحانات ، اتاق یکی از اساتید گروه -

تق تق تق - صدای در -

- سلام استاد ، خوبین ، خانواده خوبن ، سلامتید ، سلام برسونین ، اساتید گروه خوبن ، هم دانشکده ای های قدیم خوبن ، سرایدار ساختمانتون خوبه ، بچهاش چطورن ، خودکارتون براهه ، لب تاپتون شارجه ، ماشینتون چطور ، خودشو نمیگم کارت سوختشو میگم ، اینشالا همیشه پر باشه ، راستی خودتون شارجید ، اِه ، ببخشید خودتون سرحال و تندرستید ...............

- سلام ، شما نمی خواهی یه نفس بگیری...

- نه استاد همه نفس ما دانشجویان، شمایید....

- مگه شما هم دانشجویی؟

- اِه استاد از شما دیگه انتظار نداشتم من رو نمیشناسید؟؟؟

- نه فکر کردم شما پسر خاله من هستید !

- نه آقای دکتر من این ترم با شما 5 واحد درس داشتم!

- ترم چندی؟

- استاد با اجازه شما ، ترم 3 هستم

- چه جالب ولی من این ترم با ترم 3 ای ها 2 واحد بیشتر ندارم !!!!

- نه استاد اشتباه نشه ! من 3 واحد هم از ترم قبل با شما دارم!

- پس چطوری من تاحالا شما رو ندیدم؟

- ... استاد  دو دلیل داره که جدیدا  یه دلیل دیگه یهشون اضافه شده ، شدن 4 تا دلیل ..... ببخشید 3 تا

- دلایلت چیه؟

- استاد؛ جونم براتون بگه، اولین دلیل: اول ترم چند جلسه قبل از حذف و اضافه اومدم کلاس شما لیست نداشتی حضور غیاب نکردی - دومین دلیل : بعد از حذف اضافه من چند جلسه دیگه اومدم تو همون کلاس شما نیومدی ، بعدا فهمیدم جای کلاس شما عوض شده بوده من نفهمیدم... و اما دلیل آخر (دانشجو شروع به اشک ریختن میکنه)

- چی شده خودتو کنترل کن ، دلیل آخرت چیه؟

- ( دانشجو با همان حالت گریه ادامه میدهد) استاد پدر بزرگمون تصادف کرد و عمرشو داد به شما بقیه جلسات را هم نتونستیم بیایم!

- خب این که دلیل نشد! پدر بزرگ منم هفته قبل فوت کرد ، حتما منم 2 ماه نباید بیام دانشگاه ! آره؟

- نه استاد آخه عموها و عمه هام هم تو اون ماشین بودن!

- اِه عجب !! واقعا خدا صبرتون بده! حالا من چه کمکی میتونم بهت کنم؟

- (دانشجو ناگهان ار حالت گریه خارج می شود و ادامه میدهد:) استاد هیچی فقط یه کمک ناچیزی به من کنید لطفا حذفم نکنید!!!!!

- باشه بزار تو لیستمو یه نگاهی بکنم! اسمت چی بود؟

- "مددکار89"(اسم مستعار؛ از اسامی که در تالار گفتگوی سایت استفاده می شود)

- آهان پیدا کردم . ولی من شما رو حذف نکرده بودم ! بذار ببینم انگار یه یاد داشتی گوشه دفترم برات نوشتم ( استاد روی دفتر زوم می کند  و شروع به خواندن می کند:) پدر بزرگ و تمام عموها و عمه هایش در آتش سوخته اند!!!!!!!!(استاد با تعجب به دانشجو نگاه میکند) مگه تو چه قدر عمو و عمه داری؟؟؟

- اِه .......... مثل اینکه اشتباه شده استاد من با شما چه درسی دارم؟

- ( استاد با عصبانیت در حالی از روی صندلی بلند شده ، دستانش روی میز ، و دندانهایش را بهم فشار میدهد می گوید:) Coolجامعه شناسی

- ( دانشجو از جایش در مقابل استاد بلند می شود و در حالی که عقب عقب در حال خارج شدن از اتاق است زیر لب می گوید:)Surprised وایییییییییی .... "غرور"( اسم مستعار ، از اسامی که در تالار گفتگوی سایت استفاده می شود) خدا بگم چکارت کنه بهش گفته بودم من تا حالا این استاد رو ندیدم اونو بهم نشون بده ،گفتی تو اتاق سمت راست نشسته ....... اِه ........... راستیUndecided این اتاق سمت چپ بود که..............

Laughing

(و این داستان برای همیشه ادامه دارد.....)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 167
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 45
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 49
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 92
  • بازدید ماه : 131
  • بازدید سال : 1,359
  • بازدید کلی : 35,090
  • نمونه بلوک 1

    نمونه متن بلوک 1